این کـُوله بار عشقو گذاشتی باز روُ دوُشم
هیچی نمونده تا من دوباره زیرو روُشم
آن تیر که آن کمان چشم تو رها کرد ،
دیدی که چه ها کرد
دیدی که سراسیمه دل از سینه جدا کرد
دیدی که چه ها کرد
با خود دوهزار غصه وُ درد تازه آورد
دیدی که فقط آمدو یک دَرد دَوا کرد
آواز :
خیال نمیکردم که تو ،یه روز عزیز من بشی
از این خزون بی کـَسی ،راه گُریز من بشی
به فکر من نمیرسید ،اصلا بدونی عشق چیه
اُونی که دنبال هوس ،یا اُون که عاشقت کیه
مگه میشه تورو دیدو ،به تو از دو رَنگیا گفت
تورو باید دیدو باید به تو از قـَشنگیــــــا گفت
مگه میشه که دُروغ گفت ،به توئی که نازنینی
تو خودت میشناسی عشقو ،هرکجا اُونو ببینی
هرکجا اُونو ببینی
خیال نمیکردم که تو ،یه روز همه کـَسـَم بشی
با من بی کـَسو غریب ،یه روزی هم قـَسَم بشی
اصلا نمی اُومد بـِهـِت که عشقو حتی بشناسی
اما دیدم که مثل تو ،عاشق نمیشه هیچ کـَسی